مرور زندگی سه رزمنده خراسان جنوبی

نیروهای رزمنده خراسان، پیش از شروع جنگ و با حضور ضد انقلاب در غرب کشور در منطقه حاضر شدند و با شروع جنگ این حضور بیشتر شد.

به گزارش ” پیام خاوران “ خراسان در جنگ از نظر جغرافیا و فاصله از خط مقدم دورترین نقطه بود اما نقشی ممتازتر از دیگر استان‌ها ایفا و بیش از ۱۷ هزار شهید تقدیم کرد که نشانگر حضور ایثارگرانه خراسان در هشت سال جنگ تحمیلی است و همیشه هفت تا ۱۰ درصد نیروها از خراسان تامین می‌شد.

همزمان با سالروز شهادت امام هشتم شیعیان، زندگی سه شهید از خطه خراسان را مرور می‌کنیم.

 

«محمد ناصر ناصری» / حضور در تیپ شهدا

به گزارش ایسنا، «محمد ناصر ناصری» در هفتم خرداد سال ۱۳۴۰ در یکی از روستاهای تابعه «گازار» بیرجند متولد شد. پس از اتمام دوران کودکی جهت ادامه تحصیل راهی بیرجند شد و تحصیل را تا کسب مدرک فوق لیسانس مدیریت از دانشگاه تهران ادامه داد. ‌ناصری در اوایل انقلاب در فعالیت‌های سیاسی ضدرژیم فعالیت داشت. با پیروزی انقلاب به عضویت کمیته انقلاب اسلامی در آمد. با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جزو بنیانگذاران سپاه بیرجند بود. با شکل­ گیری سپاه بیرجند، محمد ناصر به عضویت واحد اطلاعات سپاه در آمد و در مدت خدمتش در این واحد، سفرهای زیادی به «شنیدند» و «فرات» در افغانستان داشت. او در کنار حضورش در افغانستان، مبارزه با منافقین را ادامه داد و کارنامه درخشان او در واحد اطلاعات موید این ادعا است.

«محمد ناصر ناصری» در سال ۱۳۶۲ به فرماندهی سپاه «گناباد» و سپس بیرجند در آمد در همین دوره در عملیات «والفجر ۳» شرکت کرد و در سال ۱۳۶۳ به عنوان مسئول محور اطلاعات و عملیات تیپ ۲۱ امام رضا (ع) و در سال ۱۳۶۴ در سمت رئیس ستاد لشکر ویژه شهدا به مبارزه با گروهک‌های ضد انقلاب پرداخت.

سال ۱۳۶۴ شهید محمود کاوه وقتی اوصاف ناصری را از دوستانش می‌شنود و استعداد بالای او را شناسایی می‌کند، برای جذب وی به تیپ ویژه شهدا تلاش می‌کند و نهایتا موفق می‌شود او را به تیپ ویژه بیاورد و ریاست ستاد را بر عهده‌اش بگذارد. بنا به شهادت همرزمان و اسناد به جای مانده از آن دوران، هرگز نقش شهید ناصری را در هر چه شکوفاتر شدن تیپ ویژه شهدا نمی‌توان نادیده گرفت. البته ارتباط عرفانی و معنوی او با شهید «محمود کاوه» در تحقق یافتن این مهم بی‌تأثیر نیست.

بیشتر بخوانید   اختصاص 500 میلیون تومان برای تأمین تجهیزات درمانی شهرستان زیرکوه

وی پس از پایان جنگ همچنان با روحیه‌ای خستگی ناپذیر در سنگرهای مختلفی مشغول خدمت به نظام و انقلاب می‌شود. او با دیدن مظلومیت مردم افغانستان وارد آن سرزمین می‌شود و زن و بچه را می‌گذارد باز هم در پناه خدا و برای یاری یک ملت مظلوم می‌شتابد. او که از دوران کودکی با زندگی در نوار مرزی ایران و افغانستان، کم و بیش با مردمان آن سامان برخوردهایی داشته در جبهه خدمت به مردم محروم و مجاهدین افغانی نیز فعال می‌شود.

«محمد ناصر ناصری» این بار به عنوان مسئول مرکز تحقیقات در دفتر نمایندگی مقام معظم رهبری در امور افغانستان مشغول وظیفه شد و آخرین مسئولیت شهید ناصری در سازمان فرهنگ و اطلاعات به عنوان نماینده فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در افغانستان بود.سرانجام این انسان خستگی‌ناپذیر در روز هفدهم مرداد ۱۳۷۷ توفیق این را یافت تا در شهر مزار شریف، به نحوی بسیار مظلومانه و به دست نیروهای طالبان که افرادی شقی هستند، شهد شیرین شهادت را بنوشد و در ایام دهه فاطمیه پیکر مطهرش را در گلزار شهدای بیرجند تشییع و به خاک می‌سپارند.

 

سردار شهید «محمد حسن فایده»/ حضور در عملیات با پای زخمی

«محمد حسن فایده» در اسفند ماه سال ۱۳۳۸ در شهرستان بیرجند به دنیا آمد. وی در دوران کودکی قرآن را نزد پدرش آموخت و دوره ابتدایی را در دبستان پرویز به تحصیل مشغول شد.در سنین کودکی پدرش را از دست داد و برای کمک به خانواده در اوقات بیکاری و ایام تعطیل در کوره‌پزی خانه‌های پایین شهر کار می‌کرد. وی پس از اخذ دیپلم به سربازی رفت و خدمت سربازی را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیرجند گذراند.

بیشتر بخوانید   لزوم هدایت نذورات چراغ برات به خانه نیازمندان

او یکی از طرفداران سرسخت محرومان و مستضعفان بود و گروهی از برادران سپاه را برای رسیدگی به وضع محرومین گرد هم آورده بود.در سپاه پاسداران تلاش می‌کرد تا تعلیمات نظامی را فرا گیرد و با شروع جنگ، این فعالیت‌ها به شدت افزایش یافت. پس از گذراندن این دوران به عنوان مربی آموزش برای آموزش رزمندگان عازم جبهه شد. وی دو بار زخمی شد، بار اول ۱۵ روز در بیمارستان اهواز بستری شد و بار دوم در عملیات رمضان از ناحیه ساق پا زخمی شد که دو هفته در بیمارستان ذوب آهن اصفهان بستری بود.

این رزمنده با همان پای زخمی برای عملیات والفجر از مشهد عازم جبهه شد. در حمله والفجر، معاون فرمانده تیپ و مسئول طرح و برنامه عملیات بود و باید در قرارگاه استقرار یابد اما فرماندهی گردان را برعهده گرفت و زیر آتش دشمن و در حالی که نیروها را به جلو هدایت می‌کرد، در روز ۲۲ اردیبهشت سال ۱۳۶۲ بر اثر ترکش به سر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

از آنجایی که این شهید والامقام پلاک نداشت و گویا هیچ وقت از پلاک استفاده نمی‌کرد پیکر مطهرش ۹ سال مفقود بود. شهید فایده می ‏گفت: « می‏‌خواهم گمنام شهید شوم» و سرانجام پیکر شهید بعد از ۹ سال شناسایی و به زادگاهش انتقال یافت و در گلزار شماره ۲ بیرجند به خاک سپرده شد.

 

«سید احمد رحیمی»

«سید احمد رحیمی» در سال ۱۳۳۸ در شهر بیرجند متولد شد و در آغاز کودکی روانه مکتب خانه شد و قرآن را فرا گرفت.تحصیلات ابتدایی را در دبستان حکیم نزاری، راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مطهری و دبیرستان را در دبیرستان طالقانی بیرجند به اتمام رساند و در سال ۱۳۵۶ پس از شرکت در آزمون سراسری در دانشکده پزشکی تهران پذیرفته شد و مشغول تحصیل شد.

بیشتر بخوانید   جشنواره زرشک(8)|استاندارخراسان جنوبی:دستاوردهای جشنواره زرشک سال گذشته برای مردم تشریح شود

وی که از همان دوران مدرسه انشاءهای سیاسی می‌نوشت در دوران دانشگاه دانشجوی پیرو خط امام نام گرفت چرا که در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ با همکاری دیگر دانشجویان سفارت آمریکا که تبدیل به لانه جاسوسی شده بود را فتح کرد تا استعمار جایی در سرزمین انقلابی ایران نداشته باشد.

پایبندی شهید رحیمی به مبانی اسلام و دلسوزی‌اش نسبت به محرومین موجب شد تا فعالیت مذهبی – سیاسی را از همان دوران دبیرستان آغاز و اولین مبارزه علنی ایشان در مسجد آیت‌الله آیتی بیرجند اتفاق افتاد، ایشان پس از پایان نماز مغرب و عشا طی سخنرانی مهیجی از وزیر دربار وقت «‌اسد الله علم» به سختی انتقاد کرد و کسانی را که به ظاهر همراه با انقلابیون و در باطن جیره‌خوار دستگاه علم بودند مورد خطاب قرار داد و گفت: مردم برای افرادی که گندم‌های اسدالله علم در منازلشان انبار شده ارزشی قائل نیستند، این حرکت باعث شد که مأمورین ساواک وی را دستگیر کنند اما با هوشیاری از زندان رهایی یافت و از آن پس نامش در صحیفه یاران امام ثبت شد.

سال ۶۱ به همراه خانواده به خوزستان مهاجرت کرد تا بتواند به‌صورت مداوم در جبهه‌ها شرکت کند در اواخر همان سال بر اثر اصابت ترکش به پای چپش مجروح شد و پس از بهبودی نسبی در عملیات والفجر یک در سال ۱۳۶۲ حماسه‌ساز شد و در حال حمل مجروحین و شهدا بار دیگر زخمی شد، اما با همان حال، آرپی‌جی یکی از رزمندگان را بر دوش نهاد و بر بلندای خاکریز ایستاد و چندین تانک دشمن را منهدم کرد که با اصابت گلوله‌های تانک هنگام اذان ظهر،‌ جبهه شرهانی ه شهادت رسید و پیکرش پس از ۲۵ روز در بوستان شهدای بیرجند آرمید.

منبع : ایسنا

انتهای پیام/

چاپ و دانلود PDF

ارسال نظر

دیدگاه خود را بیان کنید :

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*
*

پربازدید ترین خبرها