به گزارش "پیام خاوران" امروزه با معضلی نه چندان جدید به نام کودکان کار روبهرو هستیم. این امر همان قدر که اثری منفی بر روی جامعه دارد بر روی خود کودکان از لحاظ شخصیتی، روانی، بهداشتی، تحصیلی و هزار مورد دیگر اثر سو دارد حال باید دید چه عواملی سبب به وجود آمدن این معضل اجتماعی و فرهنگی میشود؟ بر اساس بررسیهای انجام شده فقر مالی و فرهنگی اصلیترین مورد تبدیل شدن یک کودک به کودک کار است در این میان نگاه افراد و جامعه به این کودکان چگونه است؟ در گذر از هر چهار راه و خیابان اصلی حتماً با کودکانی از سنین مختلف مواجه شدهاید که به کارهایی از قبیل گل فروشی، اسپند دود کردن، پاک کردن ماشینها و غیره مشغولاند. با خود اندیشیدهاید که چرا این کودکان به جای اینکه بر سر کلاس درس باشند در خیابانها به سر میبرند؟ حقوق کودکانی که در لابهلای ماشینها و خیابانهای شهر گمشده است در گوشه ذهن خیلی از رهگذران شاید این سؤال نقش بسته باشد که حقوق این کودکان در کجای این روزگار گم شده که در سنین پایین با زدودن غبار از روی شیشه ماشینها به دنبال پیداکردن آرزوهای کوچک و بزرگ خود هستند. صبح جمعه و شنبه، زمستان و تابستان ندارد کارش همیشه همین است در حاشیهای از خیابان پسربچهها در حال رایزنی با مردی گاری به دست هستند و صحبتشان که تمام میشود، دو پسر بچه کیسهها را به دوش میکشند و در حالی که ماسک به صورت دارند، عازم سمت دیگر خیابان میشوند، یکی از آنها اشارهای به سطل زباله کنار خیابان کرد و دو نفره به سمت سطل زباله شروع به دویدن کردند. یکی از آنها سرش را خم کرد و نگاهی به داخل سطل انداخت و به دوستش گفت: سر کیسه را باز کن. از داخل سطل چند بطری پلاستیکی و تعدادی کارتن را خارج میکند و به داخل کیسه میریزد. پسرک دیگر اشاره به انتهای سطل میکند و به دوستش میگوید: خودت را کمی بیشتر خم کن آن زیر یک قوطی هست و آن را هم بردار. کند و کاوشان در سطل تمام میشود، کیسهها را بر میدارند و به مسیرشان در طول خیابان ادامه میهند. تک به تک سطلهای زباله را میگردند و هر چه به دردشان میخورد را بر میدارند. زباله گردی از سر اجبار در کنار سطل زباله به گفتوگو با آنها می پردازیم با زبان کودکانه شروع به صحبت میکنند. هر دو کودک پدر و مادرشان افغانی هستند و میگویند که خودشان در ایران متولد شدهاند و در خیابان حکیم نزاری در خانههای کوچک و قدیمی زندگی میکنند. یکی از پسر بچهها بیان میکند که پدرش نیز زبالهگرد است و مادرش خورجین میبافد و سه خواهر و برادر دیگر دارد و چون پدرش دیسک کمر دارد و نمیتواند زیاد کار کند روزهای تعطیل و بعد از ساعات مدرسه به کمک پدرش میآید و همراه پسر همسایه و پدرش به جمعآوری زباله میپردازند. کودکان که با عنوان "آشغال جمعکن" شناخته میشوند پسر بچه دیگر نیز از وضعیت خودش میگوید که آنها نیز خانوادهای 6 نفره هستند و در خانهای کلنگی و قدیمی که سرد و نمور است با یکدیگر زندگی میکنند. هر دو با هم به مدرسه میروند و با هم کار میکنند. هر دو از دوستانشان در مدرسه میگویند که آنها را مورد تمسخر قرار میدهند و آنها را آشغال جمعکن خطاب میکنند. دلشان میخواهد خانهای بزرگ داشته باشند و فرش نو به زیر پایشان پهن کنند و دیگر مجبور به آمدن به سرکار نباشند. دلشان کیف، دفتر و مداد نو میخواهد. فکر چاره از مسئولان پیر مردی که در کنار ایستاده و صحبتهایمان را گوش میدهد دلش به درد میآید و میگوید: درست است که اصالتشان افغانی است اما خودشان بچههای ایران هستند. اینها را مانند نوههای خودم میدانم. وقتی آنها را با این سر و وضع در خیابان میبینم که برای در آوردن مال بی ارزش دنیا در میان کثافتها خم میشوند و ممکن است به هزاران بیماری مبتلا شوند دلم به درد میآید. از دست ما انسانهای کم بضاعت که خودمان کارگر هستیم کاری بر نمیآید و کسانی که صاحب منصب و مقام هستند باید به فکر چاره باشند. رقابت همراه با ترس به جلوتر که میروند ترسی بر دلشان میافتد و با دیدن سه پسر بچه دیگر که آنها نیز مشغول زباله گردی هستند، کمی تندتر شروع به حرکت میکنند.با نزدیک شدن به یکدیگر تنشی کوچک میانشان ایجاد میشود و بعد هر گروه به مسیر خودش ادامه میدهد. زبالهگردی برای کسب درآمد بیشتر با سه پسر بچهای که دوتایشان با هم برادر هستند و ظاهر موجهتری دارند، همراه میشویم. تمایل چندانی به حرف زدن ندارند. آنها نیز به مدرسه میروند و روزهای تعطیل و ساعات بعد از مدرسه گروهی با هم زبالهگردی میکنند و در آخر شب پدرانشان زبالهها را در گوشهای از حیاط خانه روی هم تلنبار کرده و زمانی که به حجم زیادی رسید، درون ماشین میریزد و به انباری تحویل میدهد. آنها روزی حدود ده هزار تومان درآمد دارند و با پولشان برای خود خوراکی میخرند و البته میگویند که والدینشان به آنها پول توجیبی میدهند اما کفافشان را نمیکند و خودشان دوست دارند برای کسب درآمد بیشتر این کار را انجام دهند و اجباری بر کارکردن ندارند. این سه پسر بچه میگویند چون تعدادشان در خانه زیاد و کاری برای انجام دادن در خانه ندارند برای این که خودشان را سرگرم کنند به زباله گردی میپردازند. تکرار درد و رنجهایی که هر روز در خیابانهای شهر شاهد هستیم اینها همه درد هستند که در خیابانهای شهر مشاهده میشود. هر بار با دیدن این معصومیت و نگاه کودکانهشان خراشی عمیق بر روح و قلبت بنشیند و کاری از دستت بر نیاید. سختت باشد که صبح جمعه در خانهات و زیر کولر بنشینی و عدهای کودک که قرار است آینده را بسازند در این گرمای نفس گیر و طاقت فرسا در میان زبالههایی که سراسر میکروب و بیماری هستند چه از سر اجبار و چه از سر بیکاری و صرفاً کسب درآمد بیشتر سر خم کنند و تو فقط نظاره گرشان باشی. کاش فکر چارهای باشد تا دیگر شاهد این دردها نباشیم. اینها کودکان کار هستند که اگر تکلیفی برایشان باشد شاید دیگر شاهد آنها در کوچه و خیابان نباشیم. 99 درصد کودکان کار تبعه افغانستان هستند مسئول موسسه مهر آفتاب در رابطه با کودکان کار و زبالهگردی به خبرنگار تسنیم گفت: بهزیستی و سایر ارگانهای مسئول در بحث جمعآوری و ساماندهی کودکان کار در استان اقدامات بسیار خوبی انجام داده است و موسسه مهر آفتاب و بهزیستی در این راستا برای بهبود وضع معیشتی این کودکان و خانوادههایشان اقداماتی شامل توزیع بستههای حمایتی تحصیلی، کارگاههای توجیهی و مهارت آموزی برای خانوادهها و حمایتهایی در بحث حرفه آموزی، اشتغال، درمانی و پزشکی ارائه کرده است. رضاییپور ضمن درخواست کمک از شهرداری و اداره اتباع خارجی خواستار برگزاری جلساتی با ارگانها و سازمانهای مربوطه شد و گفت: با توجه به زیاد بودن مشکلاتی که از سمت کودکان کار و اینکه اکثر این کودکان افغان هستند در شهر ایجاد شده که نیاز است شهرداری و نیروی انتظامی و اداره اتباع خارجی با همکاری بهزیستی برنامهریزی مدونی را انجام دهند و به صورت هدفمند همکاری لازم را مبذول و سختگیری بیشتری نسبت به این معزل اجتماعی در استان داشته باشند. اقدامات شهرداری برای جمعآوری کودکان کار امیرآبادی مسئولان امور کودکان متکدی در شهرداری نیز گریزی به مصوبات شهرداری در شهریور ماه سال 96 در بحث جمعآوری کودکان کار میزند و ادامه میدهد که با برنامه ریزیهای انجام شده کودکان کار با همکاری نیروی انتظامی و شهرداری و بهزیستی از سطح شهر جمعآوری شده و در همین راستا شهرداری بر اساس آیین نامه ساختمانی را در میدان ابوذر برای ساماندهی کودکان کار در اختیار بهزیستی قرار داده است. معاون خدمات شهری شهرداری بیرجند نیز وظیفه جمعآوری کودکان کار و زبالهگردها را به عهده شهرداری دانست و با اشاره به اینکه زباله گردی اشتغال نیست و انجام عمل زباله گردی به ضرر سلامت جامعه است از فراهم کردن زیرساختها برای صنعت بازیافت خبر داد و افزود: برای جمعآوری زبالههای بازیافتی و گسترش صنعت بازیافت شهرداری در شرف گرفتن پیمانکار است و احتمالا تا دو ماه آینده اقداماتی در این مورد صورت گیرد. شاکری بحث به کارگیری تبعه افغان و ایجاد اشتغال برای آنان را مربوط به حوزه اداره کار و تعاون و امور اتباع خارجی دانست. جریمه 170 هزار تومانی به ازای هر روز کار کارگر خارجی رئیس اداره توسعه و کارآفرینی خراسان جنوبی نیز با غیر قانونی دانستن کار افراد زیر 18 سال از صدور مجوز کار برای اتباع خارجی خبر داد و افزود: تبعههای خارجی بالای 18 سال که مجوز اقامت از اداره اتباع خارجی دریافت کردهاند، چنانچه در محلی به کارگیری شوند باید با مجوز اداره کار و داری کارت کار باشند. خسروی گفت: اگر تبعه بیگانه بدون کارت کار و مجوز در محلی مشغول به کار شود به ازای هر روز کارکرد کارفرما روزی 170 هزار تومان جریمه خواهد شد. برخورد با زباله گردها جدی میشود با توجه به شیوع پدیده زباله گردی در بیرجند، شهرداری عزم خود را برای برخورد با این افراد جزم کرده و به دنبال مجوز برخورد با این افراد است. مدیر عامل سازمان پسماند شهرداری بیرجند با گلایه از اجرای لاک پشتی طرح تفکیک زباله از مبدا و شیوع پدیده زبالهگردی در شهر، کمک به حفظ محیط زیست و تامین امنیت بهداشتی جامعه را از اهداف اصلی طرح برشمرد و گفت: شهروندان با کمک به اجرای طرح زمینه ساز کاهش تعداد افراد زبالهگرد خواهند بود. لطایفی گفت: شهرداری برابر وظیفه ذاتی خود و با استفاده از منابع قانونی و حقوقی در حال دریافت مجوز لازم برای برخورد با افراد زباله گرد و مراکز خرید و فروش مواد حاصل از آن است و به منظور جلوگیری از آسیب به اقتصاد خانوار این افراد، تمهیدات لازم در طرح شهرداری دیده شده است. وی تصریح کرد: فرهنگ سازی برای انجام طرح در محله مهرشهر انجام شده و در محله شعبانیه و نرجس به صورت خانه به خانه در دست اجراست که در بازه زمانی چهار تا شش ماه در سایر نقاط شهر اجرایی میشود. منبع : تسنیم انتهای پیام/