به گزارش "پیام خاوران " ، انگار همین دیروز بود که ابراهیم بندهای پوتینش را محکم بست. کوله پشتیاش را در دست گرفت و با من خداحافظی کرد و راهی جبهههای حق علیه باطل شد. با هر خبری از رادیو و تلوزیون قلبم به تپش میافتاد نکند برای ابراهیم اتفاقی افتاده باشد؟ با وجود همه دلنگرانیها روز را شب و شب را صبح میکردم. ابراهیم پاسدار بود و در دوران دفاع مقدس جانباز شده بود و یک لحظه فکر جنگ از سرش بیرون نمیشد. در همان شبهای جنگ که در دلم آشوبی به پا بود ناگهان خبر جانبازیاش را به من رساندند. من همسر جانباز 70 درصدی بودم که بعد از جنگ هم همیشه در حال و هوای جبهه بود. جنگ تمام شده بود و ابراهیم پاسدار حریم خاک کشورش بود. انگار جانبازی هم نتوانسته بود او را راضی کند با آنکه بازنشسته شده بود اما فکر حفاظت از خاک کشورش را داشت. 17 سالی بود که در کیش زندگی میکردیم و ابراهیم همچنان در حال خدمت بود اما در چند سال اخیر تمام فکرش مرزها بود راهی آذربایجان شرقی شد و خدا خواست تا امروز سردار ابراهیم غلامی شهید مدافع وطن شود. وقتی خبر شهادتش را مردم خراسان جنوبی شنیدند از دور و نزدیک خود را به ما رساندند تا در این غم خود را شریک بدانند. امروز هم آمدند تا با مراسمی با شکوه تا خانه ابدی ابراهیم را راهی منزلگاهش کنند. دوست و نزدیک، غریبه و آشنا همه آمده بودند گویا همه او را میشناختند. آری شهدا را مردم طوری دیگر میشناسند و خیلی راحت با شهید ارتباط برقرا می کنند گویا سالهای زیادی است که او را میشناسند. مردم این دیار در مراسم تشییع شهدا همیشه سنگ تمام میگذارند چه امروز در مراسم تشییع شهید و چه شب گذشته در مراسم وداع با پیکر پاسدار سردار شهید ابراهیم غلامی. مردم آمده بودند در معراج شهدای بیرجند تا آخرین خداحافظی را با این شهید داشته باشند و به او بگویند سلام ما را به ارباب شهیدمان برسان. این مردم آمده بودند تا زینب وار خانواده شهید را تسلی بخشند و بگویند دختران شهید اگر امروز شما پیکر پدر خود را با شکوه تشییع میکنید در کربلا رقیه دختر سه ساله امام حسین (ع) به دنبال پیکر بی سر پدر بود تا با او خداحافظی کند. این مردم آمده بودند تا بگویند شهدا ما امروز شرمنده شما هستیم که از خون خود و از عزیزان خود گذشتید تا دشمن و عناصر ضد انقلاب نتوانند خللی به کشور وارد کنند. انتهای پیام/