چگونه هوش مصنوعی میتواند به بهبود تعادل کار و زندگی کمک کند
با توجه به تغییر سریع هوش مصنوعی در محیط کار و تغییر در نحوه عملکرد تیمها، نقش مدیران میانی هرگز به این اندازه حیاتی نبوده و اکنون آنها وظیفه دارند نهتنها بر تیمها نظارت کنند، بلکه فنآوری را در جریان کار روزانه ادغام کنند.
به گزارش “پیام خاوران“، مدیران میانی بهعنوان پلی بین نوآوری مبتنیبر هوش مصنوعی و اجرای شرکت عمل میکنند و تضمین میکنند که کسبوکارها میتوانند با تغییرات تکنولوژیک سازگار شوند و درعینحال عملکرد بالا را حفظ کنند.
بااینحال، مدیران میانی در حال حاضر دچار بحران هویتی بزرگی هستند، نقشهای مدیریتی نه تنها ناپایدار و نامطلوب میشوند، بلکه آینده آنها در ساختارهای سازمانی زیر سوال میرود.
زمان آن رسیده است که روایت منفی را حول مدیریت میانی تغییر دهیم و نحوه عملکرد و ارائه این نقش را تغییر دهیم و هوش مصنوعی میتواند کمک کند.
طوفان کامل مدیران میانی را غرق کرد
منصفانه است که بگوییم مدیران میانی کار سختی دارند، این سرپرستان در خط مقدم مدیریت کارکنان قرار دارند و درخواستهایی را برای مرخصی یا افزایش حقوق سالانه ارائه میکنند و بررسی عملکرد و برنامههای توسعه را مدیریت میکنند، البته همه اینها بر تضمین تحقق اهداف روزانه و عملکرد تیمهایشان تا حد امکان روان است.
به نوبه خود، آنها برای کل عملکرد تیم خود پاسخگو هستند،وقتی همهچیز بهخوبی پیش میرود، نقش حیاتی آنها اغلب نادیده گرفته میشود، بااینحال، زمانی که همهچیز به اشتباه پیش میرود، خود را زیر نظر مقامات بالاتر خود میبینند،علاوهبراین، تصمیماتی که توسط رهبران ارشد اتخاذ میشود ، چه در مورد ابتکارات جدید و چه در مورد تغییرات خطمشی یا تجدید ساختار سازمانی ،در نهایت به مدیران میانی واگذار میشود تا با گزارشهای مستقیم خود ارتباط برقرار کنند.
بسته به اندازه و مقیاس سازمان، مدیران میانی ممکن است کاری بیش از ارائه پیام نداشته باشند، با این حال، وقتی نوبت به تصمیمات نامطلوب میرسد، کارمندان اغلب ناامیدی خود را با حاملان این خبر بد (مدیرانشان )صرفنظر از اینکه آیا در این فرآیند دخالت داشتهاند یا خیر، ابراز میکنند.
درحالیکه چنین اصطکاکهایی در زنجیره فرماندهی چیز جدیدی نیست، بهنظر میرسد مدیران میانی بار فشار ناشی از روندهای متحول در محل کار مانند ترتیبات کاری ترکیبی، اخراج گسترده بخشها، یا رکود عمومی دستمزد را متحمل میشوند.
مدیران اغلب مبارزات خود را درونی میکنند و تصور میکنند که قوی ماندن در میان مسئولیتهای فزاینده تنها بخشی از کاری است که از آنها انتظار میرود، بااینحال این منجر به فرسودگی شغلی گسترده میشود ، بررسیها نشان میدهد که ۷۱ درصد از مدیران میانی همیشه احساس خستگی و استرس میکنند،این فرسودگی به ویژه برای مدیران جوانتر، آنهایی که در شرکتهای غولپیکر هستند و کسانی که با تنظیمات کار ترکیبی دستوپنجه نرم میکنند، بد است.
رهبرانی که این مشکل روبهرشد را نادیده میگیرند، این کار را به خطر میاندازند، زیرا ۴۶ درصد از مدیران میانی از یک نظرسنجی جهانی ۳۴۰۰ نفری گفتند که احتمالا در طول سال به دلیل استرس، کار را ترک خواهند کرد، شکست در اقدام در حال حاضر یک بمب ساعتی را برای مقابله با آن باقی میگذارد، بااینحال، زمانی که هوش مصنوعی بهصورت استراتژیک به کار گرفته شود، میتواند به رهبران کمک کند تا تسکین دهند و موفقیت بیشتری را باز کنند.
تعادل مجدد هسته مدیریتی با هوش مصنوعی
آینده مدیریت میانی باید صاحبان نقش فعلی را تشویق کند که در هیئت مدیره باقی بمانند، آنها همچنین باید اطمینان حاصل کنند که کارمندان پایینتر از طریق خط لوله به سمت بالا حرکت میکنند، بااینحال، ژنرال Z و هزارههای امروزی دیگر علاقهای به حرکت به سمت بالا ندارند، این به این دلیل نیست که آنها آرزوهای رهبری ندارند، اما ساعات طولانی و فشار اضافی قابلتوجه با افزایش تدریجی حقوق در چشم آنها توجیه نمیشود.
در حالیکه ممکن است در کوتاهمدت به ماندن در نقشهای بالاتر راضی باشند، کمبود فرصتهای پیشرفت شغلی میتواند باعث تسریع در جابجایی کارکنان شود و پستهای مدیریتی جدید را خالی بگذارد.
با کاهش فشار، هوش مصنوعی میتواند به بهبود تعادل بین کار و زندگی کمک کند و به مدیران اجازه دهد تا به مدیریت بازگردند، درحالیکه هوش مصنوعی دادهها و تجزیهوتحلیلها را مدیریت میکند، مدیران میتوانند استراتژی، اجرا و ارتباط با تیمهای خود را اولویتبندی کنند.
اینجاست که قراردادن مدیران میانی در مرکز پروژههای پیادهسازی هوش مصنوعی مناسب به نظر میرسد.
هوش مصنوعی به مدیران میانی نقش اصلی جدیدی ارائه میدهد
موفقترین مدیران میانی اغلب کسانی هستند که ترکیبی منحصربهفرد از تخصص فنی و مهارتهای نرم دارند و فراتر از نظارت صرف بر پروژهها و تفسیر چشمانداز استراتژیک کار میکنند، آنها همچنین درک عمیقی از واقعیتهای کاری دارند که تیمهایشان هرروز با آن روبرو میشوند.
آنها که مسئول آموزش و توسعه هستند، در حال حاضر موقعیت خوبی برای آموزش تیمها در مورد نحوه استفاده مسئولانه از هوش مصنوعی و سیاستهای سازمانی مرتبط با ابزارهای درحال اجرا دارند.
بسیار مهم است که به یاد داشته باشید که ادغام هوش مصنوعی در سیستمها و فرآیندهای زنده هرگز یک کار «یکباره» نیست، نتایج قوی فقط از توسعه مداوم حاصل میشود که ابزار را در هر تکرار اصلاح و بهبود میبخشد، بدون دخالت مدیریت میانی، بخش مهمی از حلقه بازخورد گم خواهد شد.
آینده فناوریمحور مدیریت میانی
با استفاده استراتژیک از هوش مصنوعی و سرمایهگذاری در ابزارهای اتوماسیون، رهبران میتوانند بار سنگینی را که مدیریت میانی را برای بسیاری از حرفهایها موقعیتی ناپایدار میسازد، کاهش دهند.
علاوهبراین، از آن جاییکه هوش مصنوعی همچنان تمام جنبههای زندگی ما را مختل میکند، فرصت مشارکت در توسعه و تحویل با ژنرال Z و استعدادهای هزاره مورد تقاضا است، وقتی مدیران میانی نقش پیشرو در اجرای هوش مصنوعی برعهده میگیرند، به ایجاد مسیر شغلی جذاب کمک میکند و درعینحال سازمانها را قادر میسازد تا از بینشهای نسل بومی دیجیتال بهره ببرند.
منبع: hackernoon
انتهای پیام/ ۱۰۲
برچسب ها :بهبود تعادل کار و زندگی ، هوش مصنوعی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰