رونمایی از کتاب “نشانی از قهرمان بی نشان” حاوی خاطرات شهید محمد قهرمان
- کدخبر: 34069
- یکشنبه ۲۴ بهمن ۰۰ - 12:25
کتاب “نشانی از قهرمان بی نشان” حاوی خاطرات شهید محمد قهرمان است که به قلم غلام حسین باغانی با کمک حوزه هنری خراسان جنوبی تحریر شده است که امروز طی مراسمی رونمایی شد.
به گزارش “پیام خاوران“، آئین رونمایی از کتاب «نشانی از قهرمان بی نشان» در شهرستان خوسف همزمان با سالروز 43 سالگی انقلاب اسلامی برگزار شد.
کتاب «نشانی از قهرمان بی نشان» حاوی خاطرات شهید «محمد قهرمان» است که به قلم «غلامحسین باغانی» با کمک حوزه هنری خراسان جنوبی به رشته تحریر در آمده و مراسم رونمایی این کتاب در شهرستان خوسف با حضور امام جمعه این شهرستان برگزار شد.
غلامحسین باغانی نویسنده کتاب «نشانی از قهرمان بی نشان» درباره این کتاب گفت: موضوع این کتاب زندگی سراسر تلاش رزمندهای شجاع و تیزبین و خودساخته به نام محمد قهرمان است که در 12مهر 1339 به دنیا آمد و در 22 بهمن 1364 به شهادت رسید.
وی در ادامه به علت نامگذاری کتاب به «نشانی از قهرمان بی نشان» اشاره کرد و افزود: چون از وی تنها یک مچ دست باقی ماند و او پاسدار جوانی بود که هیچ نشانی نداشت و به دنبال نام و نشان هم نبود.
باغانی بیان کرد: در سال 96 و 97 تصمیم به جمع آوری مطلب و نوشتن آن گرفتیم که از افرادی که آن روزها در زندگی و جبهه به این شهید نزدیک بودند و از نزدیک او را به درستی میشناختند مصاحبه به عمل آمد.
نویسنده کتاب گفت: هدف از نوشتن این کتاب، صفات نیک و اخلاق پسندیده و نکات تربیتی این شهید گرانقدر است که مرا به نوشتن واداشت، این کتاب علاوه بر گروه بزرگسال برای نوجوانان مناسب بوده و دارای نثری روان و جذاب است.
وی با بیان اینکه در این کتاب بیشتر خاطرات افرادی آمده که در آن زمان بیش از 15 سال نداشتند افزود: مهدی مهربان، علی سحری، توکلی و طباطبایی 15 الی 16 ساله بودند و عبدالله جوانمرد و محمد مجیدی فر و غلامحسین باغانی 23 الی 24 ساله بودند که خاطرات آنها در کتاب بیان شده است.
باغانی درباره شهید محمد قهرمان گفت: شهید محمد قهرمان جوانی خودساخته بود که لحظهای از اندیشهٔ همکاری با خانوادهاش غافل نمیشد و چهرهای دوست داشتنی و بی ریا داشت و سختیهای زندگی را از نوجوانی لمس کرده و خودش را برای یک زندگی پر فراز و نشیب آماده ساخته بود.
نویسنده کتاب در ادامه بیان کرد: شبی خواب شهادت دیده بود، دیگر مطمئن شده بود خداوند او را انتخاب کرده اما کی و کجا نمیدانست و در روز شهادتش با چهرهای بر افروخته به همراه ماشین مهمات به سوی خط مقدم حرکت کرد تا از دیدبانها سرکشی کند لحظهای در دید دشمن قرار گرفت گلولههای تانک دشمن بر بدنهٔ ماشین مهمات نشست و انفجار گلولهها دشت را به آتش کشیده بود؛ جز مچ دستی از محمد باقی نماند و انگشترش نشانی از این قهرمان بود.
وی ظهار داشت: در کتاب «نشانی از قهرمان بی نشان» زندگی کوتاه سراسر تلاش وی به تصویر کشیده شده و در جمع آوری مطلب و گرفتن مصاحبه از همرزم این شهید مهدی مهربان کمک گرفته شده است.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/102
چاپ و دانلود PDF
ارسال نظر