ای که دستت می‌رسد کاری بکن/ دختری که تنها آرزویش داشتن یک کوله پشتی رنگی است

در زیر آسمان این شهر کودکانی شب را به صبح سپری می‌کنند که از دیدار پدر محروم هستند و تنها آرزوی کودکانه‌شان داشتن یک کوله پشتی است.

به گزارش “پیام خاوران“، حکایتی که “دستت می‌رسد کاری بکن” را بارها و بارها شنیده‌ایم. گاهی از کنارش رد شدیم و تنها به صرف یک جمله نگاهش کردیم اما گاهی هم با دیدن صحنه‌هایی از نیاز و دست‌هایی که به سمتمان دراز می‌شود کمک کرده‌ایم چرا که  همه به این جمله “بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند” آشنا هستیم و کمتر ایرانی با این شعر بیگانه است.

حکایت گزارش ما حکایتی از جنس همدلی و احسان است حکایتی که زیر آسمان این شهر به وفور دیده می‌شود و تنها کافیست چشمانت را باز کنی.

کافیست با دقت وقتی در شهر قدم برمی‌داری خوب اطرافت را بنگری و بیاندیشی که آن کودکی که از کنارت گذشت نیازی دارد و اما شاید به زبان نیاورد ولی چشم‌هایش گویاست از اینکه از نبود پدر غم بزرگی در دل دارد و در کنار نبودش مشکلات و نداشته‌هایش بیشتر او را آزار می‌دهد.

طبق روال هر هفته مسئولان اداره کل زندان و انجمن حمایت زندانیان بیرجند سرکشی از خانواده زندانی را برنامه‌ریزی کردند اما مسیر این سرکشی طولانی بوده و باید هیئت اعزامی به یکی ازروستاهای حومه بیرجند می‌رفتند.

کوچه پس کوچه روستای دستگرد را پیمودیم و نزدیک خانه‌ای با درب کوچک سفید رنگ ایستادیم. زنگ خانه که به صدا در می‌آید خانمی همراه دختر بچه‌ای به مسئولان خوشامد می‌گویند، دختر بچه که ظاهرا چشم انتظار پدرش است با صدایی آرام سراغ پدر را می‌گیرد.

خانه 40 متری‌شان وضعیت مناسبی ندارد، زیرزمین، دالان باریک و تاریک و … این جا سرپناه خانواده زندانی است که سرپرست خانه به 17 سال تحمل حبس محکوم است.

بیشتر بخوانید   اعتبارات خراسان جنوبی در بودجه ۱۴۰۰ رشد خوبی دارد

در آشپزخانه از یخچال خبری نیست، با حداقل لوازم روز و شب را سپری می‌کنند، دخترک کیف مدرسه ندارد، بیماری خواهرش امان مادر را بریده، اجاره معوقه منزل و… روز خوش را از این خانواده گرفته. از این همه درد و رنج قلم هم سخت می‌نویسد.

زن جوان به خبرنگار ما گفت:  دیگر لوازمی برای فروش ندارم که اجاره بهاء را پرداخت کنم، گاهی پدرم و بردارم اجاره منزل را پرداخت می‌کنند.

زن جوان از مشقت زندگی گفت  و درآمد 900 هزار تومانی که به لطف کمیته امدادامام خمینی (ره) دریافت می‌کند.

وی که در نبود همسرش هم مادر است و هم برای فرزندانش پدر می‌گوید: می‌دانم شوهرم خطا در خطا کرده و برای کارهای اشتباه خود تاوان می‌دهد اما بچه‌هایم که گناه نکرده‌اند دختر 6 ماهه‌ام بیمار است و به علت نداشتن هزینه درمان، هر دو نفرمان زجر می‌کشیم.

وی از مسئولان می‌خواهد اگر امکان دارد شوهرش را به بند کارگری منتقل کنند تا حداقل سایه‌اش بالای سرش فرزندانش باشد.

اینکه از نداشتن حداقل امکانات گلایه نمی‌کند برایم عجیب است او ظاهرا همه سختی‌ها و نبود امکانات را به جان خریده است و تمام درخواستش در کمک به فرزندانش و حضور شوهرش خلاصه می‌شود.

“همه کیف مدرسه دارند من ندارم، آرزو دارم یک کوله رنگی داشته باشم” این جمله دخترک 7 ساله تنم را به لرزه در می‌آورد و این بیت سعدی در ذهنم تداعی می‌شود “چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار”….

مسئولان به دخترک 7 ساله بسته لوازم تحریر و به خانواده بسته معیشتی اهداء کردند. در این دیدار، مسولان برای پیگیری قضایی پرونده پدر خانواده، پیگیری تعمیر یخچال یا تهیه آن، پرداخت اجاره معوقه، اشتغال همسر زندانی و تهیه کیف مدرسه از سوی انجمن حمایت زندانیان بیرجند قول مساعد دادند.

بیشتر بخوانید   199 واحد تولیدی خراسان جنوبی به چرخه تولید بازگشت

انتهای پیام/104

چاپ و دانلود PDF

ارسال نظر

دیدگاه خود را بیان کنید :

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*
*

پربازدید ترین خبرها